نویسندگان

1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، گروه زبان و ادبیات فارسی

2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد رشت.

چکیده

  فرهنگ­نگاری گویشی *   (مطالعۀ موردی: بررسی فرهنگ­نگاری در گیلکی)       جهاندوست سبزعلیپور [1]   سیده فاطمه نیک‌گهر [2]   تاریخ دریافت: 10/2/90   تاریخ تصویب: 10/2/91   چکیده   ایران، از سرزمین­هایی است که از دیرباز، زبان­ها و گویش­های بسیاری در آن رواج داشته است؛ ولی با‌وجود این تنوع زبانی در کشورمان، عمر پژوهش درباره زبان­های ایرانی، چندان طولانی نیست و به‌صورت اساسی و تخصصی، از یک سده تجاوز نمی­کند. در مواردی نیز هنوز مطالعه علمی درباره زبان‌ها یا گویش­ها شروع نشده و آگاهی ما از برخی زبان­ها و گویش­های ایرانی، اندک است. یکی از روش­های مورد‌استفاده برای معرفی زبان یا گویشی خاص، تدوین فرهنگ‌لغت برای آن است. به‌طور کلی، هر مجموعه­ای از واژه­های گرد‌آمده را می­توان فرهنگ نامید؛ اما برای معرفی زبان ، چنین فرهنگ­هایی مورد‌نظر نیستند؛ بلکه آن‌هایی هستند که به‌روشی علمی و دقیق نوشته شده باشند. سابقه فرهنگ­نویسی برای زبان فارسی در کشور ما نشان می‌دهد که فاصله ما با فرهنگی درست و علمی، بسیار زیاد و این مسئله درباره گویش‌های ایرانی، بسیار متفاوت است؛ زیرا برای بسیاری از گویش­ها، فرهنگ لغتی تدوین نشده و‌یا اگر تدوین شده باشد، برای متخصصان حوزه زبان­شناسی، قابل استفاده نیست و تنها تعدادی از گویشوران، از آن‌ها لذت می­برند. نوشتن فرهنگ‌لغت‌هایی که واژه­های یک گویش را به‌طور دقیق معرفی کند و برای اهل زبان و متخصصان، قابل استفاده باشد، به اصولی نیازمند است که با پیروی از آن می‌توان فرهنگ لغاتی کم‌عیب­تر نوشت. در این مقاله کوشیده‌ایم برخی اصول ضروری در‌حوزه فرهنگ­نگاری گویشی را ذکر و بررسی کنیم و برای نشان‌دادن اهمیت این کار، مطالعه موردی و آسیب‌شناسی در‌حوزه فرهنگ­نگاری برای زبان گیلکی صورت گرفته است. از بخش‌های این مقاله می‌توان اصول فرهنگ­نگاری گویشی، فرهنگ‌نگاری برای زبان گیلکی و آسیب­شناسی فرهنگ­های گیلکی را نام برد.   واژه­های کلیدی: فرهنگ­نویسی، فرهنگ­نویسی گویشی، فرهنگ­های زبان گیلکی   * پیش­نویس این مقاله در همایش منطقه­ای زبان و گویش­های محلی گیلان که در دوازدهم اسفند 1389 در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت برگزار شده بود، به‌صورت سخن‌رانی عرضه شد و بعد‌از دریافت و اِعمال نظر‌های تکمیلی استادان، به شکل حاضر درآمد.   [1] استادیار و عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت . sabzalipor@gmail.com     [2] کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت . . mrn-art-life@yahoo.com

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Lexicography for Dialects [1] :A Case Sstudy of Lexicography in Guilaki

نویسندگان [English]

  • Jahandost Sabzalipour 1
  • Fatemeh Nikgohar 2

1 Assistant Professor of Persian Language and Literature Islamic Azad University, Rasht Branch, Persian Language and Literature Department

2 Graduate Student of Persian Language and Literature, Islamic Azad University of Rasht Branch.

چکیده [English]

        Lexicography for Dialects [1] :A Case Sstudy of Lexicography in Guilaki     Jahandoost sabzalipour [2]   SeyyedeFatemeh nikghohar [3]       Received: 2011/04/30   Accepted: 2012/04/29       Abstract     Iran is one of the countries where many languages and dialects are common from ancient times. But nonetheless with this linguistic diversity in the country; background research is not so old about the Iranian languages, essentially it does not exceed a century. In some cases research about some language or dialect has not been started and we do not have sufficient knowledge about them. One of the methods used to introduce a specific language or dialect, is compiling a dictionary. The History of lexicography in our country for the Persian language shows that in any way proper scientific method of lexicography is not used and this issue is very different in Iranian dialects, because it is not compiled as a dictionary for many dialects, or if it is compiled it is not usable for linguists and only a small number of speakers enjoy them. Compiling a dictionary which contains all words of a dialect and is usable for native speakers and linguists, requires principles which need to be followed to write a less trouble some dictionary. In this article I have tried to study some essential principles in the area of dialect lexicography. This study has been written for Guilaki language to show the importance of this work. It is also a pathological and case study in the field of lexicography.   Keywords :   Lexicography, Dialects Lexicography, Dialectology,Guilaki Dictionaries           [1] Draft of This Paper has beenPresented at the Regional Conference of Languages and Dialects of Guilan, Islamic Azad University Of Rasht( March 03, 2011), and after receiving and correction of comments, it has changed to this article..   [2] - Assistant Professor, Islamic Azad University Of Rasht. sabzalipor@gmail.com   [3] - MA Persian Llitrature. mrn-art-life@yahoo.com

کلیدواژه‌ها [English]

  • lexicography
  • Dialects Lexicography
  • Dialectology
  • Guilaki Dictionaries
- ادیبی، فرانک (1350). گویش گیلکی. پایان‌نامۀ کارشناسی ‌ارشد زبان‌شناسی همگانی. دانشگاه تهران.
- ارانسکی، یوسیف م. (1378). زبان‌های ایرانی. ترجمۀ علی‌اشرف صادقی. تهران: سخن.
- انوری، حسن (1388). «کلیات تعریف نگاری». فرهنگ­نویسی. ج. 2. ش. 2. صص. 157 تا 168.
- باطنی، محمد­رضا (1388). «نکاتی دربارۀ فرهنگ­نگاری». فرهنگ­نویسی. ج. 2. ش. 2. صص. 168 تا 175.
- بخش­زاد محمودی، جعفر (1388). فرهنگ واژه­های گیلکی، با‌محوریت گویش­های مرکزی و غرب گیلان. رشت: گیلکان.
- پایندة لنگرودی، محمود (1375). فرهنگ گیل و دیلم فارسی به گیلکی. تهران: امیرکبیر.
- پور‌ریاحی،‌ مسعود (1350). بررسی دستور گویش گیلکی رشت. رسالۀ دکتری زبان‌شناسی همگانی. دانشگاه تهران.
- پورهادی، مسعود (1387). زبان گیلکی. رشت: فرهنگ ایلیا.
- تایب، سید حسن (1388). واژه­نامۀ طب سنتی گیلان (گیل‌تجربه). رشت: فرهنگ ایلیا.
- جعفری، نصرالله (1379). زمان و نمود در گویش لنگرودی. پایان‌نامۀ کارشناسی ‌ارشد زبان‌شناسی همگانی. دانشگاه علامه طباطبایی.
- جلالی امام، سیده لعیا (1380). بررسی گویش املشی. پایان‌نامۀ کارشناسی ‌ارشد زبان‌شناسی همگانی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.
- خطیبی، ابوالفضل (1386). «فرهنگ جامع زبان فارسی، پیکره در فرهنگ­نویسی و پیکرۀ زبانی رایانه­ای». فرهنگ­نویسی. دورۀ 1. ش. 1. صص. 4 تا 67.
- رسایی، ایوب (1384). گویش گیلکی فومنات. رسالۀ دکتری زبان‌شناسی. دانشگاه علامه طباطبایی.
- رضایتی کیشه­خاله، محرّم (1383). «گبی دربارۀ گیله­گب». گویش­شناسی. ج. 1. ش. 2. صص. 117 تا 121.
- رضایتی کیشه‌خاله، محرّم و ابراهیم خادمی ارده (1387). فرهنگ موضوعی تالشی به فارسی. رشت: دانشگاه گیلان.
- زرنیخی، ابوالفضل (1381). «دیدگاه نظری دربارۀ فرهنگ­نگاری». کتاب ماه ادبیات و فلسفه. ش. 58. صص. 64 و 65.
- سازمان مدیریت و برنامه­ربزی استان گیلان (1385). کتاب­شناسی گیلان. رشت: سازمان مدیریت و برنامه­ریزی استان گیلان.
- سبز‌علی‌پور، جهان‌دوست (1388). بررسی تطبیقی ساخت فعل در گویش‌های تاتی (خلخال)، تالشی و گیلکی. رسالۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه گیلان.
- ------------------ (1390). فرهنگ تاتی. رشت: فرهنگ ایلیا.
- ستوده، منوچهر (1332). فرهنگ گیلکی. تهران: نشریۀ انجمن ایران­شناسی/ شرکت چاپ‌خانة فردوسی.
- سرتیپ‌پور، جهان‌گیر (1369). ویژگی‌ها­ی دستوری و فرهنگ واژه‌های گیلکی. رشت: نشر گیلکان.
- سرکاراتی، بهمن (1377). «دربارۀ فرهنگ ریشه­شناختی زبان فارسی و ضرورت تدوین آن». نامۀ فرهنگستان. س. 4. ش. 13. صص. 21 تا 72.
- سمیعی گیلانی، احمد (1381). «پیشوندهای فعلی در گویش گیلکی و راه‌های باز‌شناسی آن‌ها». مجموعه‌مقالات نخستین هم‌اندیشی گویش‌شناسی ایران. نهم تا یازدهم اردیبهشت 1380. به‌کوشش حسن رضایی باغ‌بیدی. فرهنگستان زبان و ادب فارسی. صص. 299 تا285.
- صادقی، علی‌اشرف (1379). نگاهی به گویش­نامه­های ایرانی: مجموعه­ای از نقد­ها و بررسی­ها. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. با‌همکاری مرکز نشر دانشگاهی.
- عبدی ولمی، مجید (1376). پیوند گویش گیلکی با زبان‌های باستانی ایران (اوستا، فارسی باستان، پهلوی). پایان‌نامۀ کارشناسی ‌ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی. دانشگاه شیراز.
- فرض­پور ماچیانی، مصطفی (1343). «زبان و فرهنگ ماچیان». نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز. س. 16. صص. 277 تا 296 و 451 تا 470؛ س. 17. صص. 109 تا 128 و 261 تا 284.
- کریستن‌سن، آرتور (1374). گویش گیلکی رشت. ترجمه و تحشیۀ جفعر خمامی‌زاده،. تهران: سروش.
- کلباسی، ایران (1376). گویش کلاردشت (رودبارک). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- مدنی، رضا (1369). «کتاب‌شناسی و بررسی واژه‌نامه‌ها، دستور‌نامه‌ها و نوشته‌های گیلکی و دیلمی و تالشی از سدۀ هشتم تاکنون». مجموعه‌مقالات گیلان‌شناسی. ج. 2. به‌کوشش م. پ. جکتاجی. رشت: طاعتی.
- مرعشی، احمد (13.82). واژه‌نامۀ گویش گیلکی به‌انضمام اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های گیلکی. رشت: طاعتی.
- مشیری، مهشید (1369). «ساختار فرهنگ­ها و واژه­نامه­های تخصصی». مجلۀ علوم انسانی، ش. 3 و 4. صص. 103 تا 106.
- معراجی لرد، جواد (1388). فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی. رشت: بلور.
- معین، محمد (1375). فرهنگ فارسی. تهران: امیر‌کبیر.
- ملکان، مجید و احمد خندان (1382). «فهرست مقاله­های مربوط به فرهنگ­نویسی». نامۀ فرهنگستان. ضمیمة شمارۀ 14. صص. 5 تا 64.
- نجفی، ابوالحسن (1388). «واژه­های عامیانه در فرهنگ جامع زبان فارسی». فرهنگ­نویسی. ج. 2. ش. 2. صص. 176 تا 190.
- نفیسی، سعید (1361). «فرهنگ­های پارسی». مقدمة برهان قاطع. ج. 1. صص. 64 تا 77. تهران: امیر کبیر.
- نوزاد، فریدون (1381). گیله‌گب: فرهنگ گیلکی- فارسی. رشت: مرکز پژوهش گیلان­شناسی دانشگاه گیلان.
- هاشمی میناباد، حسن (1386). مجموعه‌مقالات فرهنگ­نگاری دفتر دوم. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.